جدول جو
جدول جو

معنی شالی سس - جستجوی لغت در جدول جو

شالی سس
سبوس شالی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ)
دهی از بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج. دارای 421 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات، توتون و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است جزء دهستان پائین بخش طالقان شهرستان تهران. واقع در 21هزارگزی باختری شهرک، کنار راه عمومی مالرو قزوین. کوهستانی و سردسیر. 82 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولاتش غلات، لوبیا، سیب زمینی، شغل اهالی زراعت صنایع دستی کرباس و گلیم وجاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(چُ)
مخفف شغال چس. نام قسمی از تنگرس باشد که آن را در آمل بدین نام خوانند و آن نوعی از درخت بادام کوهی است که بنام ارژن نیز خوانده شود. (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 261 و درختان جنگلی ایران ثابتی ص 174 و 192)
لغت نامه دهخدا
ابله، شیرین عقل، آدم خل مزاج
فرهنگ گویش مازندرانی
گونه ای انجیر که میوه اش قابل خوردن نیست، نوعی علف هرز گندم زار
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی قارچ، ترسو
فرهنگ گویش مازندرانی